خادم | شهرآرانیوز؛ علی اکبر دهخدا سال ۱۲۵۸ یا ۱۲۵۹ در کوچه قاسم علی خان محله سنگلج تهران به دنیا آمد. پدرش را در ۱۰ سالگی از دست داد و تحت سرپرستی پسرعموی پدرش قرار گرفت. هفت سال آموزشِ صرف و نحو دید و در بیست سالگی برای ورود به مدارس جدید، در نخستین آزمون مدرسه سیاسی که برای تربیت اعضای وزارت امور خارجه تأسیس شده بود، پذیرفته شد. (این مدرسه بعدها با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ به دانشکده حقوق و علوم سیاسی ارتقا یافت.) او این مدرسه را تمام نکرده رها کرد و دیپلم آن را نگرفت.
همراه با معاون الدوله، سفیر ایران در بالکان، به عنوان منشی با او به اروپا رفت و این سفر دو سال طول کشید. در این مدت زبان فرانسه اش را کامل کرد و با علوم جدید آشنا شد. پس از حدود دو سال به ایران بازگشت، نماینده مردم کرمان در مجلس شورای ملی شد، سراغ روزنامه نگاری رفت و مطالب نیش داری نوشت، تهدید شد، تبعید شد و در یکی از همین تبعیدها که میهمان عشایر چهارمحال و بختیاری بود، ایده جمع آوری کلمات فارسی در یک لغت نامه به ذهنش رسید. دهخدا از سیاست شروع کرد، اما به خاطر خدمات بی مثالش به فرهنگ و ادب فارسی در یادها مانده و شهره است.
دهخدا حدود یک سال پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۲۸۵ به عنوان معاون و مترجم مهندس دوبورک بلژیکی در امور راه شوسه خراسان مشغول به کار شد و در همین سال شب نامههایی علیه جهل و خرافات و استبداد قاجارها نوشت. میرزا جهانگیرخان شیرازی برای عضویت در تحریریه صوراسرافیل از او دعوت به همکاری کرد.
او برای مقالههایی که مینوشت به مرگ و محاکمه در مجلس شورای ملی (دوره اول) تهدید میشد. سال ۱۲۸۷، پس از انتشار ۳۲ شماره، صوراسرافیل توقیف شد. در همین سال مجلس به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بسته شد و میرزاجهانگیرخان شیرازی و گروهی از روشنفکران و مشروطه خواهان دستگیر و اعدام شدند. دهخدا و سیدحسن تقی زاده و گروهی دیگر به سفارت انگلیس پناهنده شدند. محمدعلی شاه رضایت داد به تبعید آنها و دهخدا به فرانسه و پس از آن به سوییس رفت. هنگامی که در فرنگ در تبعید بود سه شماره از صوراسرافیل را منتشر کرد.
او در روزنامه نگاری سمج بود و هیچ وقت دست از نوشتن برنداشت. نامهای مستعار زیادی هم داشت: علی اکبر قزوینی، دخو، دخو علی، خرمگس، روزنومه چی، غلام گدا، آزادخان علی اللهی، خادم الفقرا، نخود همه آش، برهنه خوش حال و. مطالبی که تحت عنوان چرند و پرند مینوشت از مهمترین نوشتهها در تاریخ روزنامه نگاری ایران است که به گفته دکتر غلامرضا ستوده، استاد دانشگاه تهران و معاون وقت مؤسسه لغت نامه دهخدا، سبک نگارش آن در ادبیات فارسی بی سابقه بود و مکتب جدیدی در عالم روزنامه نگاری ایران و نثر معاصر فارسی پدید آورد. دهخدا مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فکاهی و با چاشنی طنز مینوشت.
لغت نامه دهخدا را شاید بشود مهمترین فعالیت او دانست که حدود چهل سال از عمرش را صرف آن کرد. دکتر ستوده معتقد است لغت نامه پس از شاهنامه فردوسی، پشتوانه دیگر زبان فارسی است. ماجرای خلق این اثر از دوران پناه بردن او به ایلات و عشایر بختیاری آغاز میشود. در دوران جنگ جهانی اول، دهخدا که از فعالیتهای سیاسی مأیوس و دل زده بود و از آشوب جنگ گریزان، به ایلات بختیاری پناه برد.
در همین دوران تنها مونس او یک کتاب کوچک لغت فرانسوی (لاروس) بود. همان جا به فکر افتاد که معادلهای فارسی لغات فرانسوی را بیابد و همان جا به این فکر افتاد که لغت نامه یا فرهنگ نامه جامعی برای زبان فارسی جمع آوری کند. سال ۱۲۹۹ فیش برداری آغاز کرد. ستوده مینویسد: «تحقیق در کتابهای نظم و نثر فارسی برای استخراج امثال و بیرون آورده ۲۰۰ هزار عنوان لغوی و دو چندان آن ترکیبات و سپس آنها را به بیتی از شاعری یا جملهای از نویسندهای مستند کردن یا معنی تازهای از کلمههای بیت یا جملهای فهمیدن و استنباط نمودن، اقدامی است ابتکاری.»
دهخدا درباره کارش مینویسد: «کتب نظم و نثر دسترس را خواندم، از منظوم و منثور عامیانه و مبتذل نیز چشم نپوشیدم، یعنی بدان سان که شاهنامه فردوسی و ترجمه طبری و تاریخ ابوالفضل بیهقی را مطالعه کرد، شبیه نامه تکیهها و چهل طوطی و حسین کرد را دیدم و امثال جمله آنها را بیرون کردم و این کار بیش از بیست و اندی سال بکشید، پیوسته بی هیچ فصل و قطعی حتی نوروز و عیدین و... میتوان گفت که بسیار شبها نیز در خواب در این کار بودم، چه بارها در شب از بستر برمی خاستم و پلیته برمی کردم و چیزی مینوشتم.»
البته در کار نوشتن لغت نامه از همراهی ادیبان نامداری بهره برد. در مقدمه لغت نامه فهرستی از اسامی ۵۰ نفر از استادان زبان و ادبیات فارسی و چند تن از محققان علوم ادبی آمده است که از ۱۳۰۷ در تدوین و تنظیم لغت نامه و استخراج لغت و ترجمه مطالب مشارکت داشته اند.